محدثهمحدثه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
پیوند عاشقانمونپیوند عاشقانمون، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

محدثه عسل مامان و بابا

تولد بابایی

تمام دارایی من قلبی است که در سینه دارم و برای تو می تپد ، آن را به تو تقدیم میکنم همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه      کسی   چشمهای تو را رنگ کرده است چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟ فرشته ای فقط در قالب یک انسان فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک با ارزش تر ازتو، توهستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده قدم به قدم باتو،لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت، ماندن خاطره هایی که مرور کردن آن در آینده ای نزدیک دلها را شادمیکند و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقانه ترین لحظه های زندگی ام است پایانی ندا...
19 دی 1392

کادوی تولد

پدر جون و  مادر جون محدثه تصمیم گرفتن برای محدثه طلا بگیرن اما از اونجایی که محدثه  خیلی طلا داشت برای دورات کودکیش قرار شد که یه نیم ست بگیرن برای مامان محدثه تا بعدا ا که محدثه بزرگ شد نیم ست از مادر به دختر برسد!!!!!! ...
19 دی 1392

سوراخ کردن گوش 92/10/17

وقتی  که دخمل گلم 5 ماهه بود گوششو سوراخ کردم اما کیپ شد و از اون به بعد دیگه  میترسیدم که دوباره این کارو انجام بدم و به مادر شوهرم میگفتم هر وقت دخملمو پیشتون   گذاشتم بدون اطلاع من گوششو سوراخ کنید  تا اینکه این چند روزه که من نبودم زحمت کشیدن و این کارو انجام دادن  امروز وقتی که برگشتم  با دیدنش کلی ذوق کردم    خبر دیگه اینکه همسری بلیط گرفته که بریم مسافرت زیارت امام رضا  از این بابت خیلی خوشحالم اما  چون  روز تولد محدثه اونجاییم دیگه نمی تونم براش تولد مفصل بگیرم و باید به یه تولد ساده قانع باشم  ارزششو داره ........   ...
18 دی 1392

بی تو چه سخته

از فردا به مدت سه روز به خاطر امتحاناتم باید برم دانشگاه بمونم   به خاطر همین  دخملی رو از امشب گذاشتم  پیش  مادر شوهر م   از موقعه ای که اومدم خونه  فقط دارم  اشک میریزم  طوری که جزوه هام همه خیس شدن واقعا چقدر سخته که یه مادر از بچه اش دور بشه  مطمئنم که مادر شوهرم بییشتر از من بهش میرسه اما دلم برای شیرین زبونی هاش یه ذره شده وقتی بهش میگم دختر کی هستی میگه عسیس مامانم الهی مامان فدات بشه همه وجودم . خدایا دلم داره از غصه میترکه  خدایا تو رو  به عظمتت قسمت میدم   همیشه حافظ و نگهدار دخترم باش اخه اون پاره ی تنمه  همه دار و ندار منه&nb...
15 دی 1392

فرهنگ لغت

ترسیدن------ترسیس عزیز-----عسیس ناز----ناسه پتو----تو  پول----هول چای---تای  لیموشیرین---موشی نارنگی----نانی شلغم----ششم  ممنون------ننون  وقتی تلفن زنگ می خوره میگه ------مامان مامانا تنگ تنگ خواب----خا پیش  شیرینی ----شیشی
5 دی 1392

بیست و سومین ماهگرد عسلی

ماهگردد مبارک اتفاقات ماهی که گذشت:  دختر گلمو از پوشک گرفتم  وقت بیرون رفتن عسلی  داخل صندلی ماشینش می شینه  دندان اسیا سمت راست پایین دخملی در حال در اومدنه  سر گرمی اصلی  محدثه رنگ امیزی کتاب های نقاشیشه     ...
28 آذر 1392

لغت نامه عسلی

گوشی ---------اوشی چشم--------- دش مادر جون ------مامانا کفش------دش نشستن------نشین  نقاشی--------نشی به همه عروسک هات میگی داداشی گوش -------اوش سر------س-  سلام -----سا  گردو-----ددو  دماغ-----ماغ لباس----تاس خاله----هاله قارچ----چاچ سر خوردن ----سوس پیشی-----ایشی کشک----تش شکست----شش خونه----هونه خیس-------سیس سر-----سور دوست----دوس هر وقت میگم اسمت چیه میگی نازی الهی من فدات بشم همه ی وجودم  تمام ترانه هایم ترنم یاد توست وتمام نفسهایم  خلاصه در نفسهای توست . ای زلاتر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم  وتو را آن گونه که...
9 آذر 1392